سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرخوری حجاب تیز فهمی است . [امام علی علیه السلام]
نخل سوخته
نخل هفتم
  • نویسنده : سید یاسر شریفی:: 86/10/24:: 5:9 عصر
  • *تحفه ای به پای دردانه خدا*

    یا ایتها النفس المطمئنة

    تو کیستی که چنان حلقه وصلی گسترده ای که هر موجودی را از هر قبیله و کیش و آیینی در آن جای می دهی ؟

    ای آشنا به زبان دل ! با اشک قلم نمی توان تو را ستود. به دل لرزیده زینبت همان فریاد دل را از ما بپذیر!

    ای کعبه عشق ! خاک کوی تو ، توشه حیات ماست . ما را به کوی خود برسان .

    ای صراط مستقیم! ای چشمه لا یزال  حق! ای دردانه خدا! ما پیشانی به درگاه خیمه ات ساییده ایم و تا اذن دخول ندهی سر بر نخواهیم داشت.

    ای حسین هستی ! ای زیباترین حسین خداوند! جلوه ای از حسن رویت بنما  تا دیدگان گنهکارمان ، نابینای غیر تو شوند.

    ای صلوة عشق ! تو را به لحظه ندای آسمانی ادرک اخای عباس سوگند ما را از جیره خواران خویش قرار ده و مسجد ما را بارگاه ملکوتیت.

    ای خالق پرواز! بال پریدن تنها از گلدسته های بارگاه الهی تو عطا می شود، بال پروازی عنایت فرما تا کبوتر بی بال و پری در جوار حرم امن تو باشیم.

    کاش می توانستیم عباس تو را بفهمیم . کاش می توانستیم علی اکبرت را بفهمیم. کاش می شد عبدالله و قاسم را فهمید. کاش می شد حبیب و مسلم را فهمید. کاش می توانستیم حر را و پرواز یکباره اش به قله حسین را بفهمیم . کاش لا اقل آن غلام سیه چرده دل سپید را می فهمیدیم .

    کاش ذوالجناح را و لحظه وداعش را .... نه ! نه !

    اینها چیز هایی نیست که با دل دنیایی بتوان فهمید .

    این همه را تنها با دلی زینبی می توان درک کرد و ما در آرزوی یک نگاه ملکوتی از پس آن چادر خاکی هستیم تا لااقل در مسیر کربلایی شدن قرار بگیریم .

    تنها تحفه ما مشکی است که از اشک پر شده تا با آن به یاری عباس برویم و چشمان منتظر کودکان حرم را نا امید نکنیم.

    ما دستهای خالیمان را هدیه آورده ایم  تا دستهای عباس آب را به حرم برساند.

    ما سرهایمان را تحفه آورده ایم تا نیزه دشمنان خالی به کوفه نرود.

    ما تاب اشکهای فرزندان حسین را نداریم. ما تاب دل غمدیده زینب را نداریم.

    ما انگشت و انگشتر به میدان آورده ایم تا دستهای حسین نوازشگر فرزندانش باشد.

    ای خدای حسین ! ما حسین را دوست داریم.

    ما بر گوشهای دختران خویش گوشوار کرده ایم تا دختران حسین را هراسان نبینیم.

    یا رب الحسین!

    ما به امید مغفرت و محبت آل تو به خیمه حسین تو پناه آورده ایم . ما را در آتش عشق حسین بسوزا ن و آتش دوزخت را بر ما ببخش .

    ای خدای زینب!

    اگر تحفه های ما را پاداشی است ، پاداش  ما را زانوان خسته حسین قرار ده ، تا سرهای ناقابلمان را بر آن گیرد شاید دمی لذت حسینی بودن را بچشیم.

    ای همه هستی حسین !

    به لحظه شکستن پشت حسینت ، به لحظه های نگاه ناامید زینب به قتله گاه و به عباس حسینت تو را قسم می دهیم دنیای ما را ، لحظه مرگ ما را ، برزخ ما را و عقبای ما را با حسین قرار ده .

    صلی الله علیک یا ابا عبدالله . صلی الله علیک یا کاشف الکرب الحسین


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    نخل پنجم
  • نویسنده : سید یاسر شریفی:: 86/10/11:: 8:26 عصر
  • *از اعماق وجود ، برای خدا. به عشق سرزمین وحی*

    الله اکبر،الله اکبر          اشهد ان لا اله الا الله

    این صدای مؤذن پیامبر است که از بدو خلقت در گوش جهان طنین افکند و تمام موجودات را به توحید و اقرار به وجود یک حقیقت واداشت. ندای توحید از قطعه ای از بهشت که به رسم امانت به زمین سپرده شده به زیباترین آسمان هستی برخاست و ابراهیم (ع) را واداشت تا در آنجا بیت العتیق را بنا نهد و به شکرانه آن ، محبوبترین چیزی را که خالق عشق به او عنایت نموده بود به قربانگاه ببرد و رسم هدیه به سلطان را به جا آورد.

    الله اکبر    لااله الا الله

    ندای وحدانیت ، چنان آتشی در جانش افکند که گویی او آفریده شده تا همین یک وظیفه را انجام دهد. گویا صدای بلال را شنید و عظمت سایه مهدی فاطمه چنان بر سرش سنگین شد که دیگر اسماعیل را نمی شناخت.

    یا رسول الله! ابراهیم رسم عاشقی بجا آورد یا حسین (ع) ؟

    الله اکبر لااله الا الله

    خدایا! دل ما چون صحرای عرفات تشنه گام های آسمانی مهدی فاطمه است. مرغ دلمان به پرواز درآمده و هوای آشیان حرا کرده!

    شیطان وجود را به رجم عبادت ناچیزمان سنگ باران کردیم تا خیالمان را سفید پوش کرده و لباس احرام به تن کنیم. نه شجره را دیده ایم و نه منا را ! نه صفا را و نه مروه را!  اما آنقدر میدانیم که اگر دل محرم شد همه را به دنبال خواهد کشاند. در عشق صفا و محبت مروه آن قدر می دویم تا سراب نگاهمان به آب حیات مبدل گشته و جرعه ای از زلال آن را بنوشیم تا طواف خانه تو را با مستی بجا آوریم.

    یا الله!

    به حرمت ندای الله اکبر که از وجود آسمانی بلال به آسمان دنیا طنین انداز شد، به حرمت کبوتری که بر باب ثور نشست تا پیامبر خدا آسوده باشد. به حرمت شبهای زمینی که آن را مکه نام نهادی . به حرمت روزهای بیابانی که آن را عرفات خواندی. به انتظار هاجر و به عزم ابراهیم. به تسلیم اسماعیل و به زمزم حیات، قسمت میدهیم، دست های ما را به حجرالاسود متبرک به دستهای پیام آور عشق ومحبت برسان و گوشه چشمی بنما تا سر بر آستانت بساییم و تولدی دوباره را بچشیم.

    الله اکبر  الله اکبر . اشهد ان لا اله الا الله . اشهد ان محمدا رسول الله . اشهد ان علیا ولی الله

     

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    نخل چهارم
  • نویسنده : سید یاسر شریفی:: 86/10/4:: 6:12 عصر
  • تقدیم به رهروان راه عشق و بندگی . تقدیم به دانش آموزانم .

    یا علی گفتیم عشق آغاز شد

    شاید نام سفر آخر نبی عشق حجة الوداع بود اما در حقیقت حجةالسلامی بود به آنان که در پی جاودانگی هستند. پیامبر عشق و رحمت در برکه غدیر دستی را بالا برد که دروازه ورود به جاودانگیست. رمز حیات ابدی را به جهانیان اعم از جن و انس و حور و ملک ، زمینیان و  افلاکیان ، آموخت تا دیگران بدانند خضر و اسکندر به دنبال سرابی بیش نبودند و رمز جاودانگی تنها در سوختن در  آتش محبت علیست. و آنچه هاجر در صفا و مروه دنبال می کرد نه در زیر پای اسماعیل ، بلکه در دل خانه ای که از آن حضرت حق است باید جستجو می شد.

    اگر نبود مژده ولایت علی ، دیگر ذبح اسماعیل و آموزش بندگی توسط ابراهیم مفهومی نداشت.

    قربان ، یادآور تمرین بندگی در ملک جاوید علیست و غدیر مژده وصل به آنانی که  بی تاب امامت عشقند . باید بندگی را بیاموزیم تا او بیاید. آنگاه که همگان چشم از سراب بردارند  و به دنبال حقیقت محض باشند او خواهد آمد ، همانگونه که علی آمد .

    علی مع الحق والحق مع علی

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    نخل دوم
  • نویسنده : سید یاسر شریفی:: 86/9/24:: 3:27 عصر
  • سلام به آنان که با عشق به مسلخ رفتند و با شور به میعاد . آنان که از هیچ ،همه چیز ساختند و چشمان زیبایشان تنها به آسمان خیره بود تا شاید نسیم مهری بوزد و آنان را با خود به معراج ببرد.بسیج خانه عشق بود و بسیجی معنی کامل عاشقی. اسوه ایثار و سرمشق تقوا . نخل های سوخته یادگار سوختن آنانی است سوختند اما ماندند. سر بریده اما ریشه دار .

     بسیجی ! خسته نباشی.

     هنوز هم بسیجی هست ؟ 


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    نخل اول
  • نویسنده : سید یاسر شریفی:: 86/8/24:: 9:23 صبح
  • خدایا ! به چشمانمان گریه بیاموز. به نگاهمان صداقت.به لبانمان سکوت و به گوشهایمان شنیدن صدای دوست.

    پروردگارا! به سینه هایمان سوز و به دلهایمان پرواز در آسمان محبت را بیاموز!

    خدایا! به سرهایمان قربانی شدن در مسلخ عشق ،به دستهایمان نوازش گیسوان یار و پاهایمان صبوری بر درگاه محبوب را بیاموز!

    خدایا تابش آفتاب سوزان بر بیابان و سکوت تحسین برانگیز بیابان مثال زدنیست.ما را صبری بیابانی عطا فرما!

    پروردگارا ! کوههایت ، زمین را استوار نگه داشته اند و سرافرازانه سکوت کرده اند.ما را چون کوه صبور و استوار بدار!

    طبیبا! درد ،با همه تلخی اش اگر برای دوست باشد شیرین ترین است.به ما درد دوست عطا فرما!

    الهی! قلب پاکی که تو عطا کردی ، بار سنگین آلودگی و گناه را تحمل می کندو به عشق سپیدی می تپد.ما را قلبی سپید ببخش!

    حبیبا! آسمان به پرواز مه دلان آغوش گشوده و چشم انتظار است .به ما بال پرواز به آسمان محبتت را عنایت فرما!

    آمین

     


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 15254
    بازدید امروز : 0
    بازدید دیروز : 1
    ........ پیوندهای روزانه........
    ازجنس دل [183]
    [آرشیو(1)]


    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    دل نوشته[6] .
    ............. بایگانی.............
    salam
    زمستان 1386
    پاییز 1386

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    نخل سوخته
    سید یاسر شریفی
    کاش می فهمیدم که خودی وجود ندارد.همه اوست

    .......... لوگوی خودم ........
    نخل سوخته
    ....... لینک دوستان .......


    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........